وب هکس

این صفحه را به اشتراک بگذارید
سینما و بازیگران ایران
هنر نزد ایرانیان است و بس
نصیری مدیر سینما قدس درباره خبری که حاکی از آن بود که فیلم "رسوایی" دوباره در این سینما اکران می‌شود  گفت: متاسفانه ما در حال حاضر فیلمی نداریم که باعث بسته نشدن سالن سینما شود. پیش از این "بیتابی بیتا" را اکران کرده بودیم که کف فروش خود را از دست داد در نتیجه از سرگروهی خارج شد.

وی افزود: برای اکران در ماه رمضان درخواست فیلم جدید دادیم که بتوانیم گیشه را حفظ کنیم اما فیلمی پیدا نشد که فروش خوبی داشته باشد. از طرف دیگر شورای صنفی نمایش نیز سالن ما را آزاد اعلام کرد و در نتیجه تصمیم گرفتیم دوباره "رسوایی" ده‌نمکی را اکران کنیم. این فیلم با وجود اینکه مدتی از نمایش آن گذشته است، جمعه شب بالای یک میلیون فروش کرده است.

نصیری در پایان گفت: فیلم "بیتابی بیتا" شبی 300 تا 400 هزار تومان فروش داشت. نمی توانستیم بعد از این فیلم درِ ِ سینما را ببندیم. البته در اکران عید فطر فیلم "فرزند چهارم" وحید موسائیان در این گروه اکران خواهد شد.

"رسوایی" به کارگردانی مسعود ده‌نمکی عید امسال اکران شد و چون دیگر آثار این کارگردان پرفروش بود و در فهرست پرفروش‌های تاریخ سینمای ایران نیز قرار گرفت. این فیلم داستان دختری به نام افسانه است که در محلشان فرد خوش‌نامی نیست ولی آشنایی وی با روحانی محل باعث اتفاقات و دردسرهای جدیدی می‌شود.

الناز شاکردوست، اکبر عبدی، محمدرضا شریفی‌نیا، کامران تفتی، امیر دژاکام و ... بازیگران این فیلم هستند.



ارسال توسط کاربر
 
نگاهي به «بيتابي بيتا»؛ آيا همه چيز پيچيده است؟!
باني‌فيلم آنلاين - ياسمن خليلي‌فرد: «بيتابي بيتا» را شايد بتوان از آن دست فيلم هايي به شمار آورد که در جريان فيلم هاي نويي که اصغر فرهادي بنيان آن ها را نهاد، ساخته شده است.

 فيلم سعي دارد بسياري از وجوه خود را مبهم نگاه داشته و مخاطب را در تعليق نگه دارد. بسياري از پيش بينيهاي مخاطب طبق فرمول فرهادي بايد غلط از آب درآيند و او در انتها غافلگير شود. اهميت بسياري از جزييات به ظاهر بي اهميت بايد در نقطه اوج داستان بر مخاطب آشکار گردد و پايان باز فيلم، نتيجه گيري نهايي را برعهده مخاطب مي گذارد. اگر چنين چارچوبي را براي ساخت اين گونه از فيلم هايي در نظر داشته باشيم، مي توان مدعي بود که«بيتابي بيتا»، به اصول و المانهاي نام برده متعهد بوده است و چينش وقايع و پيشرفت داستان بر مبناي همين فرمول ها چيده شده است اما مشکل اساسي آنجاست که پس از کشف دزد واقعي (مرحله گره گشايي) در فيلم، به ناگاه فيلم دچار افتي شديد شده و اگرچه به لحاظ فرمولي همه چيز از قواعد «فرهادي گونه» پيروي مي کند اما به نظر مي رسد اين پيروي آن چنان عميق نيست و بيشتر ماکت بيروني کار است که به اين گونه فيلمها شبيه شده است.

در حالي که به نظر مي رسد گره افکني فيلم براي آن است که مخاطب سردرگم شود که دزد واقعي کيست از ميانه هاي اين دغدغه، بسياري از تماشاگران حدس مي زنند که امير(حامد بهداد) دزد است و وقتي اين امر در نيمه ابتدايي فيلم آشکار مي گردد ديگر دغدغه اي براي دنبال کردن آن وجود ندارد. به عبارتي، داستان قدرت خود را از دست مي دهد و به نظر مي رسد به لحاظ چينش دراماتيک، با مشکل رو به رو مي گردد زيرا باقي وقايع داستان حالتي نامرتبط با واقعه اول و کنش هاي مربوط به آن دارند. در واقع، در چينش عناصر درام، دو «گره گشايي» و چند «گره افکني» داريم به شکلي که با حل و فصل يک بحران، بحراني جديد شروع مي شود و دوباره بايد گره افکني و گره گشايي در مورد آن انجام شود و حل و فصل صورت گيرد که چنين امري در روايت يک فيلم سينمايي آن چنان پسنديده نيست.
به نظر مي رسد فيلم، وقايع و داستانک هاي آن مدام از اين شاخه به آن شاخه مي پرند. هدف اصلي نويسنده فيلمنامه از طرح داستان چه بوده است؟! آيا بحران اصلي داستان پيدا شدن دزد است يا اينکه بيتا (الهه حصاري) از رابطه مادرش (فريبا کوثري) با ناصر خان (مجيد مشيري) سردرآورد؟ رابطه بيتا با امير به کجا خواهد رسيد؟! و ... .

 برخي از وقايع، به صورت کليشه واري در داستان قد علم کرده اند و موجب مي گردند که مخاطب به همذات پنداري با اصل داستان و هدف مورد نظر کارگردان نپردازد. يکي از آن ها مشاهده وضع زندگي امير توسط بيتاست، زندگي بسيار محقر، خانه اي کلنگي و مادري بيمار. الماني که قرار است دل مخاطب و همچنين بيتا را به درد آورد. اما با مشاهده ناهنجاري هاي رواني اين شخصيت چنين رويکردي رخ نمي دهد و امير تنها به مثابه جواني زياده طلب و دغل باز به چشم مي آيد که با اتهامي که به بيتا چسبانده قصد برآورده کردن نيازهاي خود را داشته است.  رابطه معماگونه مادر بيتا با مرد بقال نيز آن قدر حاد و بحراني جلوه نمي کند واکنش هاي آنچنان افراطي بيتا را در پي داشته باشد. بنابراين به نظر مي رسد بحران هاي نهاده شده در داستان که قرار است شخصيت اصلي را به آن واکنش ها وادارد و مخاطب را به خود جلب نمايند همگي بيش از حد لوث و ساده انگارانه اند و گرچه معماها در هم تنيده مي شوند و داستان را کش مي دهند اما چنين اتفاقي نه در جهت بهتر شدن روند پيشرفت فيلم، بلکه به شکلي بازدارنده عمل مي نمايد. سرنوشت دختري که مورد ظلم اطرافيانش واقع شده و توسط نزديک ترين شخص زندگي يعني مادرش هم درک نمي شود بالقوه مصالح لازم را براي درام خانوادگي- اجتماعي دردآوري فراهم مي آورد اما تلاش فيلمساز در اين رابطه به تبلور کاملي نمي رسد و دليل آن نقصهاي فراوان داستان است. خلأ بسياري از بخش هاي داستان ضربه نهايي را به فيلم واردآورده است و حتي پايان نسبتاً باز داستان که به سکانس ابتدايي آن (وضعيت مشابه بهاره دوست وهمسايه ي آپارتماني بيتا) شباهت پيدا مي کند نيز لحظه نفس گير و تأثيرگذاري را براي تماشاگر پديدنمي آورد.  بازي هاي فيلم همگي متوسط اند. بازيگر جوان فيلم، الهه حصاري، بازي چشمگيري از خود ارائه نمي دهد. بازي حامد بهداد ما را به ياد بسياري از نقش هاي پيشين او مي اندازد به جز بخش هايي که تلاش مي کند خود را دوست و همراه بيتا جلوه دهد و در راه يافتن منزل زن شاکي به او کمک مي رساند. بازيگران نسل دوم بازي بهتري دارند.  فريبا کوثري در قالب نقش مادري رنج کشيده که مسئله مهمي را از دخترش پنهان کرده است بازي قابل قبولي ارائه مي دهد. نگراني ها، اضطراب و دوگانگي رفتاري او در بازي خوب کوثري بسيار باورپذير از آب درآمده است. همچنين شيوا خنياگر نقش زن شاکي را به قدري خوب از آب درآورده است که گاه مخاطب به ترديد مي افتد که آيا ممکن است زن کاسه اي زير نيم کاسه داشته باشد و نکند دارد نقش بازي مي کند. گرچه نبايد از ياد برد که اين گونه نقش ها در کارنامه بازيگري اين بازيگر به وفور يافت مي گردند. اکنون بسياري از فيلمسازان ملهم از موفقيت اصغر فرهادي دست به ساخت فيلم هايي اين گونه با محوريت قرار دادن مسئله دروغ، خيانت و پنهانکاري زده اند. مهرداد فريد، البته چنين روند رئاليستي را در فيلم هاي پيشين خود نيز داشته است اما تمرکز او به زندگي طبقه متوسط و دغدغه هاي آن ها و تنگاتگي روابط خانوادگي امري است که به بسياري از درام هاي اين روزها شباهت دارد. با اين حال اگر فيلم روايتش را بدون دست انداز و با توجه دقيق به جزييات و محوريت قرار دادن يک موضوع اصلي به عنوان خط اصلي روايت پيش مي گرفت نتيجه بهتري حاصل مي شود. 




ارسال توسط کاربر
 
فیلم شهاب حسینی تابستان با بازی خودش کلید می خورد
بانی فیلم آنلاین:شهاب حسینی در صورت دریافت پروانه ساخت، «ساکن طبقه وسط» را به عنوان اولین تجربه کارگردانی‌ و البته با بازی خودش تابستان جلوی دوربین می برد.

به گزارش مهر، شهاب حسینی این روزها منتظر دریافت پروانه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود است تا به زودی آن را در تهران کلید بزند. وی در کنار کارگردانی در این فیلم، نقش اصلی را هم برعهده دارد. شنیده‌ها حاکی از آن است که وی از حضور بازیگران تئاتر در این فیلم بهره می‌برد البته فیلم بسیار پر بازیگر و پر لوکیشن خواهد بود.

این فیلمنامه درباره یک نویسنده جوان است که وارد یک خانه سه طبقه می‌شود و در آن خانه درگیر اتفاقاتی خواهد شد.

به نوعی فیلم یک طنز فلسفی است و قرار بوده پیش از این توسط محمدهادی کریمی با بازی شهاب حسینی ساخته شود که این امکان فراهم نشد. با توجه به علاقه شهاب حسینی به متن در نهایت خود او تصمیم گرفته است فیلمنامه را به عنوان اولین تجربه کارگردانی‌اش جلوی دوربین ببرد.

وی هم اکنون برای ساخت ساکن طبقه وسط درخواست پروانه ساخت داده و تهیه‌کننده آن هنوز معرفی نشده است. البته نام حسن دادخواه به عنوان تهیه‌کننده مطرح شده بود که در نهایت وی امکان همکاری با این پروژه را نیافت.

محمد هادی کریمی و شهاب حسینی پیش از این در فیلم برف روی شیروانی داغ نیز با هم همکاری داشته‌اند. فیلمنامه ساکن طبقه وسط 38 نقش متفاوت دارد و یک کار سینمایی پر کاراکتر محسوب می‌شود.

 




ارسال توسط کاربر

 

 
مقاومت پرویز شهبازی در برابر اصلاحیه‌های جدید «دربند»
بانی فیلم آنلاین:پرویز شهبازی در جدیدترین اظهارنظرش درباره‌ اصلاحیه‌های فیلم «دربند» گفت: به هیچ عنوان اصلاحیه‌های جدید را قبول نمی‌کنم و نسخه‌ معیارم برای نمایش عمومی، نسخه‌ به نمایش درآمده در جشنوار‌ه‌ی سی‌ویکم فجر است.

این کارگردان سینما که با ایسنا گفت‌وگو می‌کرد، ادامه داد: بنده این فیلم را مطابق فیلم نامه‌ای ساختم که آقای سماواتی تهیه‌کننده پروانه ساخت گرفته است، بنابراین مواردی که خواستار سانسور آن هستند در فیلم‌نامه بوده است و در آن مقطع ایرادی نگرفتند.

وی ادامه داد: حالا اگر اعضای شورای پروانه ساخت با اعضای شورای پروانه نمایش تفاوت دارند و نظراتشان یکی نیست، این اشکال ساختاری آنهاست و باید اصلاحش کنند یا نماینده شورای پروانه ساخت با نماینده شورای پروانه نمایش گفت‌وگو کند و از مجوزی که به ما دادند دفاع کنند.

شهبازی با اشاره به نقل قول اخیر سخنگوی سازمان سینمایی مطرح کرد: سخنگوی سازمان سینمایی از ما می‌خواهد که با سازمان سینمایی«تعامل مثبت» بنیم، خوب یک مقدار هم خودشان با خودشان تعامل مثبت بکنند! شورای پروانه نمایش عقیده‌ی شورای پروانه ساخت را قانونی بداند و به آن احترام بگذارد.

کارگردان «دربند» با تاکید بر اینکه اصلاحیه‌های جدید را قبول نمی‌کند، ادامه داد: می‌گویم جدید، چون قبلا در موقع جشنواره سی‌ویکم از ما خواستند که یکی از دیالوگ‌ها و همچنین یکی از نماهای فیلم را حذف کنیم که برای ما ناراحت‌کننده بود و نامه‌نگاری کردیم اما خوب طبق معمول مرغ آقایان یک پا داشت و اصرار کردند و چون ما نخواستیم یک سال‌ونیم زحمت همکارانمان نادیده گرفته شود، دیالوگ مورد نظر و تصویر مربوطه را که چکیدن یک قطره‌ خون بود از داخل فیلم برداشتیم.

وی تصریح کرد: حالا دوباره گفته‌اند کل صحنه‌های مربوط به آن سکانس حذف شود. این مقدار بی‌توجهی به شخصیت‌سازی و داستان واقعا برای من باورکردنی نیست، این طوری فیلم الکن می‌شود و ما نمی‌توانیم جواب تماشاگر را بدهیم. اصلا فیلم ناقص می‌شود چون در جاهایی از فیلم، شخصیت‌ها درباره این سکانس حرف می‌زنند و با حذف آن، تماشاگر سردرگم می‌شود.

شهبازی در پایان دوباره تاکید کرد: من به عنوان کارگردان این فیلم به هیچ عنوان اصلاحیه‌های جدید را قبول نمی‌کنم و نسخه‌ معیارم برای نمایش عمومی، نسخه‌ جشنوار‌ه‌ سی‌ویکم فجر است.

سخنگوی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تازگی گفته است: فیلم سینمایی «دربند» به کارگردانی پرویز شهبازی بلافاصله پس از اعمال دو اصلاحیه شورای پروانه نمایش، مجوز اکران خود را دریافت خواهد کرد.

فیلم سینمایی «دربند» که سیمرغ بهترین کارگردانی را برای پرویز شهبازی به همراه داشت، در مورد دختر دانشجویی است که برای ادامه تحصیل در تهران با دختر ناشناسی هم خانه می شود. او در محیط جدیدی قرار گرفته و شرایط خاص این خانه و آدم هایش پای او را به ماجراهایی پیچیده می‌کشد. این فیلم حضور او در این محیط را بررسی می کند؛ اینکه او چطور می‌تواند خود را در این جو حفظ کند و یا چگونه باید از لغزش خود جلوگیری کند؟ اتفاقاتی نیز برای او رخ می دهد که با توجه به سطح تربیتی و محیط خانواده خود از آن سربلند بیرون خواهد آمد.

این فیلم علاوه بر سیمرغ بهترین کارگردانی،سیمرغ بهترین فیلمبرداری را برای هومن بهمنش و بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای پگاه آهنگرانی به همراه داشت و همچنین منتقدان هم در نظرسنجی‌های مختلف فیلم را به عنوان فیلم برگزیده‌شان معرفی کردند.

پگاه آهنگرانی، نازنین بیاتی، احمد مهران فر، بهرنگ علوی، فریدالدین سمواتی، لادن سلیمانی و... از بازیگران «دربند» هستند.

 




ارسال توسط کاربر
 
نارضایتی مهرداد فريد از میزان فروش «بيتابي بيتا»
بانی فیلم آنلاین:مهرداد فريد گفت:فروش«بيتابي بيتا»آنچنان كه بايد نتوانست توقعات ما را برآورده كند.

كارگردان فيلم سينمايي بيتابي بيتا در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران گفت: با توجه به تبليغات خوب اين فيلم توانست به فروش معمولي دست يابد اما آنچنان كه بايد نتوانست توقعات ما را برآورده كند.چند اتفاق همچون برگزاري انتخابات و مسابقه‌ي فوتبال و برگزاري كنكور سراسري در چند روز آينده فروش اين فيلم را با مشكل مواجه كرده كه اميدوارم از روز جمعه به بعد بهتر شود.

وي ادامه داد: با توجه به همكاري خوب من و افراد گروه از اين فيلم راضي هستم،اما مشكلات در حين انجام كار همچون  مشكلات اخذ پروانه ساخت و ايجاد وقفه در زمان اكران آن كمي ما را رنجاند.

وي خاطر نشان كرد: خودم كه به عنوان يك تماشاگر معمولي در سالن‌هاي سينما مي‌نشستم از باز خورد و رضايت مخاطبان خوشحال مي‌شدم و باز خورد آنها حكايت از رضايت آنها داشت.




ارسال توسط کاربر

 

 
سانسور فیلم در حال اکران فرهادی تکذیب شد
بانی فیلم آنلاین:پخش‌کننده فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی تاکید کرد این فیلم در حال اکران دچار هیچ ممیزی نشده است.

علی سرتیپی پخش‌کننده ایرانی فیلم گذشته درباره خبری مبنی بر اینکه این فیلم در زمان اکران در ایران دچار ممیزی شده است، به مهر گفت: این خبر کاملا غیرواقعی است و از زمانی که گذشته در ایران اکران شده است، هیچ فریم و حتی دیالوگی از آن دچار ممیزی نشده است.

وی در پایان عنوان کرد: به زودی اصغر فرهادی به ایران می‌آید و در نظر داریم با حضور کارگردان و علی مصفا بازیگر گذشته، یک مراسم ویژه برگزار کنیم که جزئیات آن متعاقبا اعلام می‌شود.

تاکنون چند پوستر با طراحی‌های مختلف از فیلم جدید فرهادی منتشر شده است و امروز نیز پوستر دیگری از این اثر سینمایی با طرحی از محمد حسین هوشمندی در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

این درام رمانتیک که زندگی مردی ایرانی و زنی فرانسوی را در مرکز توجه خود قرار داده است با بازی برنیس بژو بازیگر آرژانتینی-فرانسوی، طاهر رحیم بازیگر فرانسوی الجزایری و علی مصفا بازیگر و کارگردان ایرانی ساخته شده است. این فیلم در جشنواره کن امسال موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر زن برای برنیس بژو شد.




ارسال توسط کاربر
سينماداري در شرايط فعلي مقرون به صرفه نيست / سالن‌هاي سينما در آستانه ورشكستگي!
سينماداران با «رسوايي» بدهي‌هاي خود را دادند! (كامل)
باني‌فيلم آنلاين - ساناز قنبري: مروري بر وضعيت گيشه فيلم‌هاي اكران شده در 3 ماه اول سال نشان دهنده اين نكته است كه اغلب اين فيلم‌ها نتوانسته‌اند به موفقيت تجاري برسند.
در واقع فيلم‌هاي موفق اكران بهاري محدود به «رسوايي»، «حوض نقاشي»، «برف روي كاج‌ها»، «چه خوبه كه برگشتي» و «تهران 1500» مي‌شود. يعني تنها 20 درصد از فيلم‌هاي اكران شده در 3 ماه اول سال به موفقيت نسبي تجاري رسيده‌اند.
80 درصد باقي‌مانده فيلم‌هايي هستند كه حتي نتوانسته‌اند سرمايه اوليه خود را نيز بازگردانند. در چنين شرايطي طبيعي است كه سينماداران از وضعيت فعلي سالن‌هاي سينما ناراضي باشند.
با اين ميزان فروش و استقبال مخاطب، سالن‌هاي سينما دچار وضعيت دشوار شده‌اند. در روزهايي كه «گذشته» فرهادي شروع خوبي داشته و «چه خوبه كه برگشتي» مهرجويي همچنان خوب مي‌فروشد نبايد فراموش كرد كه اغلب فيلم‌هاي اكران 92 تا اينجا كار گيشه كم رونقي را داشته‌اند و بسياري از سالن‌هاي سينما در آستانه ورشكستگي قرار گرفته‌اند. 
از ماست كه بر ماست 
فرشيد موتمني آذر – مدير سينما حافظ - در اين خصوص توضيح داد: سينما حافظ هم مثل باقي سينماها طي اين مدت وضعيت اقتصادي مناسبي نداشته، در واقع با افزايش همه هزينه‌هاي جاري دخل و خرج كردن واقعاً مشكل است. اگر سينماداري در اين شرايط مي‌گويد درآمد دارد حتماً دخل و خرج بلد نيست. من كه خودم شخصا فكر نمي‌كنم سينمايي سوددهي داشته باشد.
وي ادامه داد: نقطه مشتركي كه بين تمام سينماها در مورد اين مسئله وجود دارد، نوع فيلم‌هاست. متأسفانه در اين اوضاع و احوال فيلم با كيفيت ساخته نمي‌شود. در سطح ايران هنوز برخي از فيلم‌هاي نوروزي بر پرده اكران هستند. اين بدان معناست كه فيلم‌هايي كه بعد از اينها به اكران رسيده اصلاً قابليت فروش نداشته كه سينمادارها مجبور به نگهداري فيلم‌هاي نوروزي‌شان شدند تا با حداقل‌ ها جلو روند.
وي در ادامه افزود: به لحاظ جغرافيايي، طرح ترافيك از عوامل ديگري است كه در بي‌رونقي گيشه سينما حافظ دخيل است. البته سينماي ما در مقايسه با بعضي از سينماهاي ديگر افت چشمگيري نداشته و حتي بعضي اوقات فروشمان نسبت به خيلي از سينماهاي ديگر بيشتر بوده، ولي اين دليل بر دخل و خرج نيست. چون هزينه‌هاي جاري بالاتر رفته. در حال حاضر حقوق پرسنل، بيمه، پول برق، گاز و... افزايش يافته و همچنين پزيتيو و نگاتيو موجود نيست و سينماها بايد به سيستم ديجيتال تجهيز شوند. براي تجهيز سينماها هم بايد لوازم و تكنسين‌هايش مهيا باشد. در كل مشكلات زياد است.
موتمني‌آذر خاطر نشان ساخت: اتفاقي كه پارسال افتاد و كشيدن فيلم‌ها به پايين مردم را نسبت به سينما بدبين كرد. يعني فكر كردند حتماً فيلمي كه به اكران رسيده انقدر از فيلتر‌ها رد شده كه حالتي خنثي پيدا كرده يا دوستاني كه فيلم مي‌سازند براي اينكه فيلم‌شان ضربه نخورد و به اكران برسد، فيلم‌هاي خنثي مي‌سازند. در انتها ما هر چه مي‌كشيم از دست خودمان است. از ماست كه بر ماست.
فروش سينما آزادي نسبت به سال گذشته 30 درصد بالاتر رفته است 
رضا سعيد‌ي‌پور- مدير سينما آزادي- در اين باره بيان داشت: با توجه به افزايش هزينه‌هايي كه ما در سال جديد داشتيم خوشبختانه به نسبت سال گذشته فروشمان حدود 30 درصد بالاتر رفته، چون سال گذشته سينما آزادي براي اكران بعضي فيلم‌ها در تحريم بود، به نسبت درآمدش هم پايين آمد و من اين درصد فروشي كه بالاتر رفته را نسبت به همان شرايطي كه سال گذشته داشتيم مي‌گويم. افزايش 30 درصدي فروشي كه در اين 2 ماه و چند روزي كه از ابتداي سال مي‌گذرد شامل حال ما شده، به اين دليل است كه تمام فيلم‌هاي امسال را توانستيم در سينما آزادي اكران كنيم و همچنين 750 تومان به قيمت بليت اضافه شده.
وي ادامه داد: فكر مي‌كنم امسال براي سينما آزادي سال بهتري نسبت به سال گذشته باشد.
افت فروش نسبت به پارسال بيشتر شده است 
داريوش بابائيان – مدير سينما صحرا- در اين باره به باني فيلم گفت: از ابتداي امسال فيلم «رسوايي» فروش خوبي داشته كه كمك خوبي به سينمادارها بوده و معمولا باقي بخش‌هاي خصوصي نمي‌توانند فيلمي با اين شرايط بسازند كه درآمدزا باشد. فيلم‌هاي ديگر (حتي «حوض نقاشي» و «تهران 1500») به سختي توانستند هزينه خودشان را درآورند. از ابتداي امسال 12-10 فيلم روي پرده آمده كه هيچ كدام نفروخته و حتي فيلم‌هاي جديدي هم كه اين هفته اكران مي‌شوند ضرر خواهند داد تا انشاا… عيد فطر كه ببينيم چه اتفاقي مي‌افتد. در كل وضعيت سينما بسيار خراب است و اين هم به مديريت سينما بر مي‌گردد. اينكه كسي مسؤوليتي گردن نمي‌گيرد و سينما خودش جلو مي‌رود و همچنين بخش خصوصي هم ديگر وجود ندارد كه بخواهد براي فيلمسازي هزينه كند. به عبارت ديگر بخش خصوصي هر چه در توان داشته ساخته و از نظر مالي هزينه كرده و الان فقط سينمادار و صاحب فيلم در حال ضرر دهي هستند و منتظرند ببينند دولت آينده چه تمهيداتي را برايشان مي‌انديشد.
بابائيان ادامه داد: حتي افت فروش نسبت به پارسال هم بيشتر شده به هر جهت سال گذشته با قيمت دلار 1500-1400 تومان مواد خام مي‌گرفتيم و امروزه روز بنياد سينمايي فارابي حتي مواد خام معمولي فيلم‌ها را به بخش خصوصي يا دولتي نمي‌دهد و آنها را با قيمت‌هاي خيلي سنگين حساب مي‌كند. سينماها هم به دليل نداشتن دستگاه‌هاي سرور به شدت در فشارند. كلا بليت 6 هزار توماني امسال هم كه نسبتا گران است ديگر مخاطبي را به سالن‌ها نمي‌كشاند. در حقيقت وضعيت سينما نسبت به پارسال 70 درصد بدتر شده است. 
اگر قرار به تغيير كاربري باشد 95 درصد سينماهاي تهران تغيير كاربري مي‌گيرند 
امير قطبي – مدير پرديس سينمايي شكوفه- در گفت‌و گو با ««باني فيلم»» ضمن نامساعد دانستن وضعيت اقتصادي اين پرديس، بيان داشت: فكر نمي‌كنم هيچ سينمايي در ايران شرايط اقتصادي مناسبي داشته باشد. به اين دليل كه وضعيت اقتصادي سينماها بستگي به وضعيت فيلم‌ها دارد. وقتي فيلم‌ها طي يكسال مخاطب نداشته باشند، مسلماً هزينه سينما هم تأمين نمي‌شود.
وي ادامه داد: روال كار هميشه به اين صورت بوده كه يك نوبت اكران خوب داشتيم و بعد هيچ. مثلاً «رسوايي»، «حوض نقاشي» و «تهران 1500» را 12-10 هفته اكران مي‌كنيم و بعد از هفته 7-6 اين فيلم‌ها، با اكران فيلم‌هاي متوسط رو به ضعيف در يك خواب زمستاني مي‌رويم تا 4 ماه بعد. يعني ما يك سال را تقسيم به 3 گروه كرديم. هر گروه 3 فيلم اكران مي‌كند كه تا مي‌آيد بدهي‌هايشان را بدهد مي‌خورد به يك ركود. سينمادارها با «رسوايي» بدهي‌هاي سال گذشته‌شان را پرداخت كردند و در حال حاضر بايد يك فيلمي اكران كنند كه بدهي «رسوايي» را بدهند و اين چرخه به همين منوال مي‌چرخد. به عبارت ديگر هميشه سينماها درگير اين وضعيت اقتصادي خراب هستند. حالا اين جريان يا به توليدات بر مي‌گردد كه جوابگو نيست يا به تدبير و انديشه بد اكران. به عنوان مثال سال گذشته در مهرماه ما 5 فيلم كودك را اكران كرديم. اين مسائل است كه باعث مي‌شود وضعيت اقتصادي سينماها با توجه به اين هزينه‌هاي بالا جوابگو نباشند. 
قطبي خاطرنشان ساخت: از ابتداي سال 92 با داشتن فيلم‌هايي مثل «رسوايي»، «حوض نقاشي» و «تهران 1500» كه فيلم‌هاي پرمخاطبي بودند سود و زيان پرديس شكوفه پاياپاي بوده. يعني نه ضرر داشتيم، نه سود. تأكيد مي‌كنم كه با داشتن اين فيلم‌هاي پر مخاطب پرديس‌ سينمايي شكوفه با داشتن 3 سالن و هزار و يك هزينه جانبي (آب، برق، رستوران و..) سود و زيانش پاياپاي بوده و البته 100 درصد پيش‌بيني مي‌كنم كه خرداد و تيرماه  ضرر داريم. اين پيش‌بيني هم البته از فيلم‌هايي كه قرار است به اكران عمومي برسد حاصل مي‌شود. در چنين شرايطي ما تنها منتظر عيد فطر هستيم. خيلي جالب است كه همه سينمادارها از الان منتظر عيد فطرند! يعني 2 ماه و نيم سينما تعطيل است تا عيد فطر. همانطور كه گفتم مقطعي است! يعني فيلم خوب  داريم و 3 ماه بعدش ركود و... باز هم به نسبت پرديس‌ها شرايط بهتري دارند، اما در سينماهاي تك سالنه اوضاع واقعاً متأثر كننده است. به همين دليل است كه زماني مي‌گفتند اگر بخواهند تغيير كاربري بدهند 95 درصد سينماهاي تهران تغيير كاربري مي‌گيرند.
مردم براي ديدن فيلم‌هاي بي‌كيفيت به سينما نمي‌آيند
فرهاد محمودي – مدير سينما ايران- هم در اين رابطه به ««باني فيلم»» گفت: اين سينما از ابتداي سال تاكنون وضعيت اقتصادي مناسبي نداشته است. به اين دليل كه فيلم‌هاي بي‌كيفيت توليد مي‌شوند و مسلما چنين فيلم‌هايي از استقبال مخاطبان بي‌بهره‌اند.
وي ادامه داد: من مهندس ساختمان هستم و 20 سال پيش اين سينما را براي بازسازي خريدم. سينما را بازسازي كردم و آن را تبديل به يك مجموعه فرهنگي – هنري نمودم. ضمن اينكه 3 سالن چند منظوره هم در آن ايجاد كردم و در واقع اين ابتكار را ما براي نخستين بار پياده كرديم. بعد از ما پرديس‌ها هم آمدند و همين كار را انجام دادند. متاسفانه در شرايط كنوني صنعت سينماي ايران بيمار است. به اين دليل كه فيلم ساخته نمي‌شود و فيلم‌هاي خارجي هم با هزار و يك مسئله اكران مي‌شوند. مسلما سينما اگر فيلم مناسب نداشته باشد ديگر فاقد ارزش است. معمولا براي ساخت فيلم‌ و… پول به كساني داده مي‌شود كه اصلا اين كاره نيستند. در كل فيلم جذاب و با كيفيت خيلي كم ساخته مي‌شود و مردم دليلي براي سينما آمدن ندارند.
سينمادارها به صاحبان فيلم‌ها بدهكارند
خسرو مصلحتي- مدير سينما پارس- ضمن نامساعد دانستن شرايط اقتصادي اين سينما، بيان داشت: ابتداي امسال فيلم «پله آخر» و «پذيرايي ساده» را داشتيم و شايد فروش سينما 50 تا 100 تومان هم نمي‌شد. با فيلم «رسوايي» تا حدودي چاله‌هاي سينما پر شد ولي هنوز هم سينما به صاحب فيلم‌ها بدهكار است. فيلم «من مادر هستم» را سال 91 اكران كرديم و هنوز نتوانستيم مبلغي كه بايد به صاحب فيلم بدهيم را برگردانيم. در صورتيكه اين سينما هميشه تراز مالي‌اش به روز بوده يعني هيچ وقت بدهي نداشته است، اما هم اكنون به دليل شرايط بد موجود در سينما در شرايط مالي خوبي به سر نمي‌برد.
وي افزود: ما در حال حاضر به صاحب فيلم‌ها بدهكاريم. تمام درآمدي كه سينما از بابت فروش بليت كسب مي‌كند كه متعلق به سينمادار نيست. متعلق به صاحب فيلم هم هست و اين طور مي‌شود كه ما به صاحب فيلم‌ها بدهكار مي‌شويم. در واقع دخل و خرج ما با هم يكي نيست. در صورتيكه اين سينما هميشه در آمار فروش‌ها جزو 5 يا 6 مين سينماهاي پرفروش بوده، اما متأسفانه در حال حاضر شرايط بدي بر سينما حاكم است. قسمتي از اين شرايط هم البته به خود فيلم‌ها برمي‌گردد.
سينما آستارا از ابتداي سال خبر داده است
ابراهيم آزادي – مدير سينما آستارا- در گفت‌وگو با «باني فيلم» توضيح داد: در ايام نوروز وضعيت نسبتاً خوبي داشتيم ولي در حال حاضر واقعاً وضعيت خراب است. بيشترين دليلي كه مردم براي سينما نرفتن‌شان مي‌آورند اين است كه مي‌گويند فيلم‌هايي كه در سينماها اكران مي‌شود به مرور در شبكه‌هاي مختلف داخلي و خارجي پخش مي‌شود و وقتي مي‌توانيم اين فيلم‌ها را رايگان ببينيم چرا هزينه كنيم و به سينما بياييم!
وي در ادامه افزود: سينما آستارا از ابتداي سال 92 تاكنون ضرر داده، ما هزينه‌هاي زيادي از قبيل آب، برق، تلفن، حقوق پرسنل و... داريم. ضمن اينكه اينجا 2000 متر زمين است. به عبارتي 10 ميليارد پول زمين‌اش مي‌شود. با اين حساب نبايد يك درصد سود نصيب صاحب سينما شود؟! واقعاً اين سينما يك قران سود ندارد.
 
هشدار نسبت به وضعيت خطرناک سينماها
رييس انجمن سينماداران ايران با بيان اينکه ميزان فروش گيشه‌ سينماها در بهار امسال بسيار پايين بوده است، تاکيد کرد: سينماها در وضعيت خطرناکي قرار دارند.
محمد قاصد اشرفي در گفت‌وگو با ايسنا، درباره‌ ميزان فروش سينماها در سه ماهه‌ي نخست امسال گفت: اگر بخواهيم تحليل درستي از وضعيت فروش داشته باشيم مي‌توان گفت که نمايش چند فيلم مانند «رسوايي»،‌«برف روي کاج‌ها» و «چه خوبه که برگشتي» در رونق سينماها و اقتصاد آن تاثير مثبتي به وجود آورد.
او ادامه داد:‌ در روزهاي اخير هم اکران فيلم «گذشته» اصغر فرهادي آغاز شده و اميدواريم نمايش اين فيلم باعث رونق سالن‌هاي سينما شود. البته فيلم حيف شد چون اگر دوبله مي‌شد به فروش بسيار بالايي دست پيدا مي‌کرد، درحالي که الان در سينماهاي بالاي شهر فروش زيادي داشته و در بقيه‌ي سينماها آنطور که بايد از آن استقبال نشده است.
اشرفي گفت: با اين حال به جز سه، چهار فيلمي که ذکر شد بقيه‌ي فيلم‌ها در سه ماه گذشته اصلا فروشي نداشتند و مي‌توان گفت در مجموع فروش بهار امسال بسيار پايين بوده است.
او همچنين مطرح کرد: باتوجه به هزينه‌ها و تورم بالا، مسلم است که سينماها در پرداخت هزينه‌هاي خود عاجز باشند و ما دستمان به جايي نمي‌رسد، چون هر چه اين وضعيت بد را اعلام کرديم هيچ گوش شنوايي وجود نداشت.
اشرفي افزود: به نظر مي‌رسد سالن‌هاي سينما اصلا در سبد فرهنگي کشور ديده نمي‌شوند، به طوري که سالن‌ها به فراموشي سپرده شده‌اند. اگر هم مسئولي به سينما فکر مي‌کند فقط به توليد کمک مي‌کند و همه فکر مي‌کنند که سينما فقط توليد فيلم است.
او تاکيد کرد: در چنين شرايطي شاهديم که به نمايش فيلم و وضعيت سالن‌هاي سينما مخصوصا در اين دوره، توجهي نشده است.
رييس انجمن سينماداران در پايان دوباره تاکيد کرد: سينماها در وضعيت خطرناکي قرار دارند و اگر مسوولان کمکي نکنند، عواقبي که براي سالن‌هاي سينمايي پيش مي‌آيد به خودشان مربوط خواهد بود.



ارسال توسط کاربر
فيلم منوچهر هادي بزودي كليد مي‌خورد
حامد بهداد در «زندگي جاي ديگري است»
باني‌فيلم آنلاين: حامد بهداد نقش اصلي فيلم سينمايي «زندگي جاي ديگري است» را بازي مي‌كند.
به گزارش «باني فيلم»،اين بازيگر به تازگي با دست اندركاران فيلم جديد منوچهر هادي قرارداد بسته تا بزودي جلوي دوربين اين فيلم برود. «زندگي جاي ديگري است» چند بازيگر شناخته شده ديگر نيز دارد كه طي روزهاي آينده انتخاب خواهند شد. پيش توليد فيلم منوچهر هادي مدتي است كه آغاز شده و طبق برنامه‌ريزي انجام شده با تكميل فهرست بازيگران و عوامل تا نيمه تيرماه كليد مي‌خورد. پروانه ساخت اين فيلم سال گذشته صادر شد كه امسال به تهيه‌كنندگي سيد امير سيدزاده اين مجوز تمديد شده است. فيلمنامه «زندگي جاي ديگري است» را منوچهر هادي به همراه بابك كايدان و پدرام كريمي نوشته‌اند كه مضموني اجتماعي دارد. فيلم داستان داود بهيار مجرب بيمارستان است كه بيماران مبتلا به مرگ را احيا مي‌كند اما اكنون مرگ به سراغ او آمده است...
اولين نمايش اين فيلم قرار است در جشنواره فيلم فجر باشد. اين سومين فيلم بلند منوچهر هادي بعد از «قرنطينه» و «يكي مي‌خواد باهات حرف بزنه» است. فيلم قبلي او دو سال قبل در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و با استقبال مردم و منتقدان روبرو شد. سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مكمل زن براي يكتا ناصر و ديپلم افتخار بهترين كارگرداني از بخش بين‌الملل جوايز اين فيلم در جشنواره فجر بود. «يكي مي‌خواد باهات حرف بزنه» بزودي در بخش مسابقه جشنواره زنگبار در تانزانيا به نمايش درمي‌آيد. 



ارسال توسط کاربر

بعد از مدت ها، طلسم سکوت الناز شاکردوست شکست

عجیب ولی واقعی! «الناز شاکردوست در فیلم مسعود ده نمکی!» در نگاه اول شاید شایعه ای می آمد شبیه همه همان هایی که هر روز از این گوش به آن گوش شان می کنیم، اما قضیه آنقدر جدی شد که مجبور شدیم در همان گوش هایمان نگهش داریم! در همه سال های حضور در سینمای ایران به محض آن که اسمش آمده قلم هایمان را بر علیه اش تیز کردیم و نوشته ایم، بی آنکه وسعت نگاه مان را بزرگ تر کنیم یا حداقل دقت مان را کمی بالاتر ببریم! قرار نیست اینجا کسی در مقام دفاع از دیگری بلند شود اما قبول کنیم می شد کمی منصفانه تر با او تا کرد. کارنامه بازیگری «الناز شاکردوست» پر است از فراز و نشیب؛ از همان روزهایی که در ۱۹ سالگی کشف بزرگ «کیومرث پوراحمد» لقب گرفت و در «گل یخ» جلوی دوربین رفت تا «مجردها»، «سلام بر عشق»، ««تو و من»، «کیش و مات» تا «دلخون»، «اتوبوس شب»، «باد در علفزار می پیچد»، «چه کسی امیر را کشت» و چندتایی دیگر که جزو هنری های فاخر این سال ها به حساب می آیند و تا همین آخری «رسوایی» که حدود پنج میلیارد تومان فروخت.

«الناز و علی شاکردوست» خیلی بیشتر از آنچه تصور می کردیم دوست اند؛ خواهر و برادرند اما شاید از جنسی متفاوت تر از آنچه این روزها دور و برمان می بینیم. خیابان دروس، دوربین پیام ایرایی و عقربه های ساعتی که از ۲۳ شب گذشته بودند همه انتظار ورودشان را می کشیدند تا بعد از مدت ها قفل سکوت ستاره پر فروش سینمای ایران در گفت و گوی ویژه و اختصاصی با خانواده سبز شکسته شود که دست بر قضا انتظارها به سر آمد…

گغت و گو: حمید فراهانی راد

می گویند واژه مخالفت در خانواده شما کاملا بی معناست! درست است؟

بله، همینطور است. برای چه این سوال را می پرسی؟

راست است که وقتی می خواستی به عنوان بازیگر وارد سینما شوی هیچ مخالفتی از سوی پدر و مادرت با تو صورت نگرفته؟
بله، برای اینکه ما قبل از اینکه یک خانواده باشیم، دوست هستیم. یعنی پیش از آن که در قالب خانواده باشیم و جبری حاکم باشد که مثلا من فرزندم، تو پدری، تو مادری و… بهترین دوست برای همدیگر هستیم.

آخر شنیده بودم برای ورود به سینما یک نفر را واسطه کردی تا رضایت پدرت را بگیرد.

نه، من خودم با پدرم صحبت کردم و پدرم گفت مهم نیست که تو چه کاره شوی، مهم این است که در هر کاری که انتخاب می کنی بهترین باشی. حتی اگر رفتگر هم باشی باید در آن بهترین باشی، اگر می خواهی نقاش باشی سعی کن بهترین شوی و… . از همه چیز مهم تر علایق فرد است که به چه سمتی گرایش دارد، چون اگر کاری که انجام می دهی را واقعا دوست داشته باشی حتما می توانی در آن به بهترین بودن هم برسی، در غیر این صورت هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.

چقدر احساس خوشبختی می کنی؟

از چه نظر؟

از نظر داشتن یک چنین پدر و مادری. بگذار بهتر بگویم؛ ببین خیلی ها شاید چهره و استعداد تو را داشته باشند اما خانواده هایشان به آنها اجازه ورود به دنیای بازیگری و رفتن به سمت علاقه اصلی شان را نمی دهند. واقعا این تفکر که محیط سینما چندان جالب و سالم نیست را تصدیق می کنی؟

مطمئنا به خاطر داشتن چنین خانواده و پدر و مادری خیلی زیاد احساس خوشبختی می کنم. اما در جواب سوال بعدی ات باید بگویم نه، واقعا محیط سینما اینطوری که می گویی نیست، به نظر من همه چیز به خود آدم برمی گردد؛ ما در همه اقشار و اصناف کشور خوب و بد داریم. در یک شرکت می توانی یک منشی کاملا موفق، پاک و خوب باشی اما برعکس اش هم می توانی باشی. این خود آدم است که تعیین می کند خوب باشد یا بد. ضمن اینکه تربیت صحیح بچه در خانواده نیز کمک می کند در هر شغل و جمعی که وارد شود بتواند خودش را خوب حفظ کند. پدر م همیشه می گوید آنقدر از تربیت دخترم مطمئنم که هر جا باشد خودش می تواند گلیم اش را از آب بیرون بکشد.

الناز شاکردوست 14

خب شاید پدرت تصورش را هم نمی کرد روزی تا این جایگاه بالا بیایی و تا این حد در بازیگری موفق بشی که یکدفعه خانواده ات  با یک حجم زیاد طرفدارها، منتقدان و حتی شایعه هایی که برای هر بازیگری هست مواجه شوند. به نظرم فکر می کرده علاقه ای هست که وقتی خودت دنبالش بروی از رسیدن بهش خسته می شوی و مسیرت را عوض می کنی! 
نه، اتفاقا خانواده ام همیشه به من می گفتند تو می توانی و بهترینی. در واقع اعتماد به نفس امروزم ریشه در خانواده ام دارد. اگر خانواده ای باشی که فرزندت را مدام سرکوب کنی و اعتماد به نفسش را از بین ببری و پر و بالش ندهی مطمئنا آن فرزند در آینده فرد موفقی نخواهد شد. من از همان کودکی در هر کاری مثل نقاشی دست می گذاشتم مادرم می گفت تو بهترینی و خلاصه اعتماد به نفسم را بیشتر می کردند. به نظر من خانواده در موفقیت فرزندانشان تاثیر انکارناپذیری دارند.

 

اصلا به چهره ات نمی آید اینقدر درس خوان و منظم بوده باشی که معدل دیپلمت بالای ۱۹ و رتبه دانشگاهی ات اینقدر خوب باشد! 
چرا من خیلی درس خوان بودم. اتفاقا امروز در همین باشگاهی که ورزش می کنم استادم می گفت اولین روزی که تو را دیدم گفتم خب حالا الناز شاکردوست آمده و می خواهد یک ورزش رزمی هم بکند که باید هوایش را داشته باشم و کلاسم با تاخیر شروع شود و…، ولی دیدم برعکس تو همیشه ۵ دقیقه هم زودتر خودت را می رسانی و فکر نمی کردم تو با این موقعیتت اینقدر زمان، آن تایم بودن و نظم و ترتیب برایت اهمیت داشته باشد، به نظرم این موفقیت و جایگاه امروزت هم مدیون همین است که اینقدر برای همه چیز ارزش قائل می شوی.

 

تا حالا کسی بهت گفته که خصوصیات اخلاقی ات شبیه پسرهاست؟!
واژه «برادر شاکردوست» هم از همین حرف ها نشات می گیرد! آره، خیلی ها به من می گویند! (خنده) ولی خودم هم نمی دانم چرا؟ به نظرم یک زن کامل می تواند محکم باشد و اجازه ندهد کسی پایش را از حریمش درازتر کند. اینکه آدم این نکات را رعایت کند به مرد بودن ربطی ندارد. من یک زن کامل هستم. خیلی از مردها را می بینیم که فقط لقب مرد بودن را یدک می کشند در حالی که نامردند، خیلی از زن ها هم هستند که به اصطلاح خیلی مردند، حتی مردتر از هر مردی. اینها یکسری اصطلاحات عامیانه و کلی است اما ربطی ندارد که حتما مردها باید این خصوصیات را داشته باشند.

 

یعنی تو می گویی الناز شاکردوست نمونه ای شاخص از یک زن کامل است؟
شاید. ریشه اصلی وابستگی زن ها به مردها به مسائل مالی برمی گردد. اگر هر زنی بتواند روی پای خودش بایستد و از لحاظ مالی مستقل باشد همه زن های مملکت مان به اصطلاح مرد خواهند بود. این که آدم صادق و با معرفت باشد فقط خصوصیت یک مرد نیست. خیلی از اهالی سینما می گویند الناز مثل مردهاست، با معرفت است و…؛ با معرفت بودن مختص مردها نیست.

شاید چون روابط عمومی ات خیلی خوب است اینگونه می گویند.

روابط عمومی؟ واقعیت این است که من با همه خیلی صادق و روراست هستم. همین. شاید بشود اسمش را به قول تو روابط عمومی خوب گذاشت. اتفاقا اصلا عادت ندارم نه از کسی تعریف و تمجید کنم، نه به اسم شان لقب خاله و عمو و دایی بچسبانم! شاید خیلی جاها هم اخلاق های تندی داشته باشم اما در کل انسانیت همیشه از هر چیزی با اهمیت تر بوده است و همواره به همه احترام گذاشته ام و در قبالش احترام دیده ام. حالا اگر می گویی اسم این نوع رفتار کردن روابط عمومی قوی است از این بابت  خوشحالم.

 

برگردیم به خواسته پدرت که همیشه می گفتند الناز باید بهترین باشد. الان خودت فکر می کنی بهترین هستی؟
خودم که نمی توانم این جمله را درباره خودم بگویم اما همیشه سعی بر بهترین بودن کرده ام و باز هم سعی خواهم کرد. دوست دارم در درسم، کارم و هر چیزی که انجام دادم و قرار است انجام دهم بهترین باشم.

الناز شاکردوست 12

سینمای ایران بابت کشف تو باید از کیومرث پوراحمد متشکر باشد یا معترض؟
این را مردم باید تصمیم بگیرند. من خودم را مدیون آقای پوراحمد می دانم.

الان هر چند وقت یک بار با ایشان تماس می گیری؟

من همیشه به فکرشان هستم و یادشان می کنم. سر فیلم «اتوبوس شب» هم وقتی از من به عنوان بازیگر دعوت کردند حتی فیلم نامه شان را نخواستم بخوانم و نخواندم. سر بستن قرارداد هم هیچ قراردادی نخواستم ببندم، گفتم من تا آخر عمر هر فیلمی که آقای پور احمد بگویند بدون اینکه فیلم نامه اش را بخوانم چشم بسته بهشان اعتماد می کنم و کار می کنم چون همیشه خودم را مدیون ایشان می دانم و معتقدم دین بزرگی به ایشان دارم.

کلا علاقه زیادی به قیصر داری، درست است؟

خب قیصر یکی از اسطوره ها و بزرگان تاریخ سینمای ایران به حساب می آید، اما چرا این سوال را می پرسی؟ به یاد ندارم از ایشان حرفی زده باشم!

چرا در یکی از گفتگوهای قبلی ات دیدم که گفته بودی دوست دارم قیصر سینمای ایران در قالب زن باشم، اینطور نیست؟
نه .من نگفته بودم،آاقای کامران تفتی این جمله را گفته بودند: «زمانی که قیصر در قالب یک زن به سینما می آید.» این جمله تعریف ایشان از نقش افسانه در فیلم «رسوایی» بود.
فکر نمی کنی در یکی از مصاحبه هایت  خیلی تند رفته باشی؟
مثلا؟!
مثلا آنجا که گفته بودی خیلی از آقایان بازیگر سینما دوست داشتند نقش روحانی رسوایی را بازی کنند  اما بهترین انتخاب آقای اکبرعبدی بود. فکر نکردی شاید به یکی از بازیگرانی که قبل از اکبر عبدی برای این نقش تست داده بود بربخورد؟
نه، چون من قصد مقایسه هیچ بازیگری را با آن یکی نداشته ام که بخواهد به کسی بربخورد! صرفا نظر شخصی ام را مطرح کردم در رابطه با نقش روحانی در رسوایی که باید کسی بازی می کرد در «رسوایی» را باید کسی بازی می کرد که بین مردم محبوب باشد و اکبر عبدی با حضورش در این نقش این مسئله را حل کرد. ببین… با توجه به شرایط امروز جامعه مان که یکسری از مردم به خاطر مشکلات اقتصادی و گرانی دچار سیاست زدگی شده اند و سیاست زدگی هم برای بعضی از آنها دین زدگی را منجر شده باید انتخاب درستی برای این نقش صورت می گرفت. همین مسئله فاصله ای بین مردم و روحانیت ایجاد کرده است. برای همین به نظر من این نقش را باید یک آدم محبوب بازی می کرد که از نظر شخص من، بهترین گزینه هم آقای اکبر عبدی بودند.

چقدر تا حالا پیش داوری باعث ضررت شده؟

ببین خب این یک امر طبیعی است که مردم در مورد هنرمندهایشان قضاوت و پیش داوری کنند، آن هم بدون آن که آنها را خوب بشناسند، البته این حق مُسلم شان است و بخشی از حرفه ما به حساب می آید و باید پذیرایش باشیم. این بر عهده خود بازیگر است که قضاوت نادرست مردم را با انتخاب کارها و بازی های خوب، رفتار صحیح در جامعه و… به نفع خود تغییر دهد، همانطور که ممکن است تنها با یک خطا بر قضاوت نادرست شان مهر تایید بزند.

خودت هم از آن دسته آدم هایی هستی که از روی ظاهر آدم ها دست به قضاوت می زنی؟

آنهایی که با من ارتباط بیشتری دارند می دانند که به هیچ عنوان اهل قضاوت درباره آدم ها نیستم.

حتی مسعود ده نمکی؟!
حتی مسعود ده نمکی!

همه در جریان سروصداهایی که بعد از حضور تو در «رسوایی» مسعود ده نمکی بلند شد هستیم. حالا این همکاری چطور بود؟

من بازیگرم و سعی کردم نقشی که بهم محول شده بود را به بهترین شکل ممکن ایفا کنم. فکر می کنم با توجه به بازخوردی که در جامعه دیدم کارم را درست انجام داده باشم. آقای ده نمکی هم کارگردانی هستند مثل همه کارگردان هایی که تا امروز با آنها همکاری کردم. هیچ وقت و در هیچ یک از کارهای دیگرم هم به خودم اجازه ندادم وارد مسائل و اعتقادات شخصی آدم ها شوم چون اعتقادات هر کسی به خودش مربوط است. «رسوایی» فیلم نامه ای بود که با توجه به فقدان فیلم نامه ها و نقش های خوب (به ویژه برای خانم ها، چون فیلم نامه های ما اصولا برای آقایان نوشته می شود) و از آنجا که تنها مسعود ده نمکی قادر به اخذ مجوز ساخت چنین فیلم نامه ای بود پذیرفتم.

 

مثل این که خیلی دوست داری انجمن حمایت از بانوان سینمای ایران را تاسیس کنی؟

آره، اتفاقا پیشنهاد بدی هم نیست! سوالش می تواند جرقه ای برای یک فکر بزرگ و بکر باشد، چرا که نه!

 

پس چرا بقیه اینقدر پشت همدیگر در نمی آیند؟
من که نمی توانم درباره بقیه اظهار نظر کنم، اما فکر می کنم ما انسانها باید همدیگر را حمایت کنیم چون هر اتفاق خوبی که بیفتد کارمایش در درجه اول به خودمان برمی گردد.

 

حرف هایت را که می خواندم به نظرم رسید احساس می کنی به خانم های سینمای ایران حسابی ظلم شده و این مردها هستند که تعیین می کنند کی و کجا قرار بگیرد؟

نه؛ این استنباط شخصی شماست. در رابطه با قسمت دوم سوال تان هم باید بگویم شاید تعیین و تکلیف اصلی دست آقایان باشد اما خانم ها می توانند با انتخاب مقتدرانه و درست شان تاثیرگذار و تغییر دهنده شرایط باشند.

الناز شاکردوست 11

اتفاق افتاده مثل شخصیت افسانه در رسوایی خودت هم با خدا قهرکنی؟
من اعتقاد دارم هر اتفاقی حکمتی دارد؛ بدترین اتفاق ها هم که در زندگی ام بیفتد، اول از همه خدا را شکر می کنم چون مطمئنم حکمتی بوده است.

شنیدم تو اجازه نمی دهی علی (برادرت) وارد سینما شود؟!

من نمی گذارم؟ (خنده) چرا آن وقت؟ اول صحبت مان به دوستی خانواده مان اشاره کردم و گفتم تا حالا در کار هیچ آدمی دخالت نکردم. شاید خواسته باشد مشورت کند و نظرم را گفته باشم ولی واقعیت این است که علی خودش دوست نداشت وارد این حرفه شود. حتی خودت هم دیدی وقتی برای عکاسی جلد مجله تان خواستید از علی عکاسی کنید حاضر نبود بیاید چون این حاشیه و دیده شدن برایش جذابیتی ندارد. همانطور که من خودم همیشه سعی کرده ام از حواشی دوری کنم، چون ما زندگی آرام را بیشتر دوست داریم.

 

البته تو اگر خودت هم نخواهی حاشیه ها دنبالت می آیند!

بله ولی خود ما هم تاثیرگذاریم که به این حاشیه ها دامن بزنیم یا طوری رفتارکنیم که کمتر حواشی دورمان باشد.

 

دلیلت چیست که می گویی برنامه هفت تلویزیون زیرکانه در حال به تعطیلی کشاندن سینماست؟

به این دلیل که برنامه هفت، برنامه ایست کاملا سفارشی و با اهداف از پیش تعیین شده که بزرگ ترینش به تعطیلی کشاندن سینماست! یکسری آدم ها در برنامه هفت سینما را با بازکردن صحبت ها و عقده های شخصی شان زشت کرده اند و من این برنامه را دوست ندارم. این نظر من است و خیلی از بزرگان هم به این حرف من اعتقاد دارند. تا به حال هم حرف بدی علیه من در این برنامه زده نشده و خدا را شکر همیشه هم به خوبی یاد شده و اگر نقدی بوده به خوبی بوده است. این حرفی که می زنم یک حرف شخصی نیست، بلکه یک حرف و نگرانی کلی است. آدم های سینما با رفتن و حمایت کردن از این برنامه دارند به بدنه اصلی سینما ضربه وارد می کنند! «هفت» برای تخریب سینمای ایران اهداف از پیش تعیین شده دارد. باور کنید این حرف من شخصی نیست، همیشه هم برای حضور در این برنامه از من دعوت کرده اند اما هیچ وقت تنها به منافع شخصی خودم فکر نمی کنم. همیشه می گویم منافع همه ما و  همه سینما منافع اصلی من است، وگرنه من هم می توانم یک روز بروم بنشینم حرف بزنم و کمک کنم به ساختن برنامه ای که هدفش می دانم چقدر زشت است! آن تله های کوتاه سینمایی هم که می سازند در راستای همین تخریب است.

حیف زوج رضا گلزار و الناز شاکردوست نبود که اینقدر راحت نابودش کردند؟

در این سینما چیزهای مهم تر از این مسائل حیف شده است! آقای گلزار بالاخره یکی از مهره های سینما بودند، قصد نقد و بررسی ندارم اما یکسری آدم ها خوب یا بد چرخه سینما را به گردش انداختند که یکی شان همین آقای گلزار بود.
مثلا همین خانم عسل بدیعی که فوت کرد، مردم ایران چه کردند؟ قبل از این کسی می پرسید کجاست؟ نسرین مقانلو می گفت این آدم حالش بد بود برای اینکه ۹ ماه سرکار نرفته بود، در حالی که به کار کردن احتیاج داشت؛ زنی که فرزندش را نگه داری می کرد و ستون اصلی خانواده بر دوشش بود. کسی می پرسید کجاست؟ چه می کند؟ چرا باید بگذاریم هنرمندان عزیزمان تازه وقتی از دست رفتند یادشان کنیم یا به فکر قدردانی از آنها بیفتیم؟ چرا تا وقتی هستیم قدر همدیگر را ندانیم؟ چرا وقتی کسی هست که می تواند چرخه سینما را به حرکت بیندازد باید سرکوبش کنیم؟ این ها همه درد است که آدم ها خودشان هم شاید بدانند اما باز هم ادامه می دهند! امیدوارم روزی برسد که قدر هنرمندانی که هستند را بیشتر بدانیم. در مورد خانم بدیعی این صرفا مرگ طبیعی بود ولی آقای گلزار نبودش شاید از نظر جسمی باشد اما مرگ هنرپیشه است در سینما و من بابت نداشتنش در سینما تسلیت می گویم!

اگر یک روز این اتفاق برای خودت هم بیفتد و اجازه ندهند دیگر در سینما باشی چه رفتاری خواهی داشت؟

شاید فکر کنی حرفی که می زنم خودخواهی است اما اگر این اتفاق برای من هم بیفتد این من نیستم که سینما را از دست می دهم بلکه سینماست که من را از دست می دهد. من اینگونه فکر می کنم چون این سینما  چیزی نبود که فکر می کردم قرار است  به دست بیاورم. در این سینما هر چقدر هم بال های بزرگی داشته باشی و بخواهی بلند بپری آنقدر سقفش کوتاه است که جایی برای پرواز نیست.

 

چرا اینقدر با خبرنگارها بدی و مصاحبه نمی کنی؟

نه اینطور نیست اگر زمان زیادی است که مصاحبه نکردم برای این است که خب، حرفم را آن طور که هست به مردم منتقل نمی کنند! اگر مردم بخواهند از من حرفی را بخوانند نباید حرف های یک ذهن فیلتر شده و با اهداف خودش باشد. من می خواهم حرف من با همه خلوصش به مخاطبم به کسی که وقت می گذارد و ارزش قائل است و فیلم های من را دنبال می کند منتقل  شود. این حق من است و وقتی می بینم اینگونه نیست  این ارتباط را  قطع می کنم تا به مخاطبم احترام بگذارم.

با این حساب طرفدارانت که دوست دارند حرف هایت را بشنوند یا در برنامه ای تو را  ببینند چه کار باید بکنند؟
خب، من برای گفت و گو با آدم ها قبل از هر چیز تحقیق و تفحص می کنم، درباره خود تو هم همین اتفاق افتاد و دیدم دوستان آقای فراهانی راد را تایید می کنند، بنابراین این بار برای انجام این مصاحبه اعتماد کردم و امیدوارم اعتمادم درست از آب دربیاید (خنده)، وگرنه… آن موقع تصمیم می گیرم!
قصد نداری دیگر به نوشتن ادامه دهی؟

چرا، همیشه گفته ام یک دفترچه خاطرات دارم به نام «رازهای فاش نشده یک نابازیگر»، ولی فکر می کنم این هم مثل برنامه هفت خواهد شد! در نتیجه دوست ندارم پخش شود. سینما باید زیبا بماند؛ همانطور که از نظر من همیشه بوده و هست.

الناز شاکردوست 13

راست است که می گویند تو پر فروش ترین زن سینمای ایران هستی؟
چاکریم! (خنده)
تا آنجا که می دانم خیلی از بازیگرهای خانم این موضوع را که کدام بازیگر بیشتر می فروشد و دستمزد می گیرد را دنبال می کنند، تو هم این کار را انجام می دهی؟
نه، این کار بعضی مجله هاست که دست به جمع و تفریق دستمزد و فروش بازیگرها می زنند و ارقامی را در می آورند. چند سالی پشت سر هم این اتفاق افتاد که من پرفروش ترین زن سینما بودم.

یادم است در یک دوره اکران سینماها تو ۶ فیلم همزمان روی پرده داشتی. اما الان تو را سالی یا دو سالی یک بار در یک فیلم می بینیم. چه اتفاقی افتاده؟ پیشنهادهایت کم شده یا رقم دستمزدت آنقدر بالا رفته که در توان هر کسی نیست؟
پیشنهادها که خدا را شکر هیچ وقت کم نشده، از نظر مبلغ قرارداد هم همیشه چیزی که حقم بوده را گرفته ام و رقمم، رقم معقولی است، به لحاظ اینکه همه ما در فروش یک فیلم سهیم هستیم، در نتیجه همه چیز باید عادلانه تقسیم شود. شاید از نظر بعضی تهیه کننده ها رقم دستمزد من ناعادلانه باشد اما در حقیقت این نیست و باز با همه این او.صاف هیچ وقت روی پیشنهاد من تاثیر نگذاشته است، چون آن تهیه کننده محترم می داند که حتی برای نفع خودش هم که شده به صرفه تر است که پیشنهاد من را بپذیرد تا اینکه انتخابش را عوض کند! ولی واقعا فیلم نامه های خوب تعدادشان کم است ، یعنی تعدادشان کم است. بعد هم اصولا من فیلم نامه ای کار نمی کنم که نقشم مثل نقش نگاه مهتاب زنها باشد! یک دختر زیبای آرایش کرده که «بله و چشم آقا» بگوید! من هرگز این نقش ها را بازی نمی کنم، چون دوست ندارم نقشم یک نقش توسری خور و ابزاری باشد. نمی خواهم ابزار ساخت فیلم باشم، دوست دارم خودم در فیلم تاثیرگذار باشم.

 

چه نقشی همیشه ایده آلت بوده که بازی اش کنی؟
دلم می خواهد بروم سراغ نقش های منفی؛ پیچیدگی های یک چنین شخصیت هایی به عنوان یک بازیگر برایم جذابیت دارد. نقش یک انسان روانی هم از ایده آل هایم در انتخاب های بعدیست.

کدام یک از کارهایی که تا حالا بازی کردی را دوست نداری یا دلت می خواهد مثلا سی دی اش را بشکانی؟
فیلم های آدم مثل بچه های آدم می مانند، بنابراین دلم نمی آید حتی فیلم هایی را هم که قلبا دوست شان ندارم را بشکنم، چون باید می بوده که من الان اینجا بایستم؛ مثل یکسری پله می ماند که تو را به قله می رسانند، شاید چند تا از این پله ها لق بوده باشد و پایت را گذاشته باشی روی سنگ شکسته سر هم خورده باشی اما باید می بوده که تو الان اینجا باشی. آدم از کارهای بدش درسهای بیشتری می گیرد، ولی در کل همه کارهایم را دوست دارم، چون یک تایمی از زندگی یک زمانی از عمرت را در آن فیلم می بینی. اصل این است که از فیلم های بد درس های خوب بگیریم و دیگر تکرارش نکنیم. من از درجا زدن بدم می آید؛ این به نظرم مهم تر از این است که بخواهم روی کاری غیظ داشته باشم.
بالاخره خستگی ات در رفت؟

من هیچ وقت خسته نیستم!

خودت در آن یادداشتی که در جشنواره فجر برای حاضر نشدنت در کنفرانس خبری رسوایی نوشته بودی اشاره کرده بودی آقای ده نمکی خسته ام! اصلا دلیل نوشتن آن یادداشت چه بود؟

آن نوشته را خیلی دوستش داشتم. نمی دانم… اصولا زیاد براساس دلیل کار نمی کنم. وقتی حسم بگوید، کاری را انجام می دهم و فکر هم می کنم کار درستی کرده باشم. من که در آن جمع نمی آمدم  اما دلم نمی خواست فکرکنند اگر نیامدم یعنی بی تفاوتم. می خواستم ثابت کنم اگر نیامدم دلیل بر بی تفاوتی نیست.
چرا نرفتی؟ حالت خوب نبود یا دعوا و بحثی پیش آمده بود؟
نه حالم که خوب بود اما می دانستم همه آدم هایی که در آن جمع حضور دارند یا بهتر بگویم اکثرشان نیامده اند صرفا یک فیلم ببینند و کاری را از لحاظ فیلمنامه، هنری و بازی بررسی کنند! شاید آنها بیشتر برای حواشی پیرامون آقای ده نمکی و حاشیه سازی آمده بودند و آن مجلس جایی نبود که جنبه هنری داشته باشد.

 

خانواده و اهالی فامیل چقدر خوشحال اند که به واسطه حضور تو در سینما نام خانوادگی شان امروز تبدیل به یک برند شده است؟

اتفاقا چند روز پیش داشتم به یکی از دوستانم می گفتم که یک روز آن اوایل وقتی اسمم را گفتم یکی از تهیه کننده های خوب سینما چند بار فامیلی ام را پرسید و گفت حتما اسم و فامیلت را عوض کن و یک اسم و فامیلی بگذار که راحت در دهان بچرخد! ولی من گفتم من همین هستم و اگر کسی بخواهد من را بشناسد باید با همین اسم و فامیلی که دارم بشناسد. گفت با توجه به اینکه چهره و صدایت استانداردهای سینما را دارد اسم و فامیلت راحت نیست و تاثیر منفی می گذارد چون کسی نمی تواند اسم و فامیلت را به راحتی به یاد بیاورد اما قبول نکردم.
از تلویزیون چه خبر؟
سلامتی!
در این سال ها خیلی از ستاره های سینما وارد تلویزیون هم شدند، احیانا تو چنین تصمیمی نداری؟
در سینما مخاطب را خودت انتخاب می کنی و مخاطب هم همین طور اما در تلویزیون تو مخاطبت را انتخاب نمی کنی و مخاطب هم. بنابراین باید سلیقه و خواسته ۷۰ میلیون نفر آدم را برآورده کنی. اگر روزی نقش ماندگاری بهم پیشنهاد شود که ارزشش را داشته باشد و بدانم شرمنده مردم نمی شوم قطعا بازی اش خواهم کرد.

 

قبل از اینکه فیلمنامه رسوایی به دستت برسد و بخواهی در این فیلم بازی کنی، تصوراتت درباره زندگی یک دختر پایین شهری چه بود؟ فکر می کردی زندگی آنها چه شکلی است؟

البته من قبل از این هم در «بی وفا» تجربه چنین نقشی را داشتم ولی این موضوع همیشه برایم جذاب بوده و نگاه ویژه ای به این دختر ها دارم. همیشه به این قشر احترام گذاشته ام چراکه درد و غمی که یک دختر جنوب شهری (جنوب شهری که می گویم به واسطه کم بضاعتی ای است که در آن منطقه ساکن شده اند) برایم تامل برانگیز بوده. دخترها خیلی بیشتر از پسرها رویاپردازی می کنند، خیال بافی می کنند، در رویاهای خودشان به خیلی از ظرافت های زندگی توجه می کنند که شاید دغدغه پسرها نباشد. دخترها برای رسیدن به آرزوها و رویاهایشان هر تلاشی می کنند شاید به همین دلیل است که بعضی هایشان به قول امروزی ها «خراب» می شوند. همه مان وقتی در جامعه یک زن فاحشه می بینیم می گوییم «وای فاحشه است» اما هیچ وقت نمی گوییم چرا چی شد که این اتفاق افتاد؟ همه ما وقتی به این دنیا می آییم پاک هستیم، چه می شود که بعضی ها خراب و فاسد می شوند؟ زن به نوبه خودش و مرد هم به نوبه خودش.

باید ریشه یابی کنیم. دیدن این چیزها برای مسئولین جذاب نیست هیچ وقت به این مسائل پرداخته نشده و ریشه یابی درستی نشده، یعنی نخواسته اند که ریشه های این معضل را مطرح کنند. فیلم رسوایی دقیقا همین موضوع را به چالش کشیده است این وظیفه سینماست که بیاید و این را به شکل خودش زیبا نشان دهد تا در عین اینکه مخاطب کار را دوست داشته باشد به فکر فرو رود. خوشحالم بابت حضورم در این نقش چراکه شاید توانسته باشم دِینی را به یک قشر از جامعه ادا کرده باشم.

خیلی از خانم ها خودشان را می کُشند تا زیبا شوند و بعد بروند جلوی دوربین اما تو خیلی وقت ها در فیلم هایت خودت را می کُشی زشت شوی! دلیل خاصی داری برای این تصمیم هایت داری؟

من بازیگرم، قضیه قیافه نیست. در فیلم «مجردها» پیشنهاد خودم بود عینک ته استکانی بزنم و دندان مصنوعی بگذارم و… یا در «چراغ قرمز» هیچ کس حاضر نشد آن نقش را کار کند و من آمدم و آن تغییر و تحولات را دادم چون می خواستم ثابت کنم که من به خاطر چهره ام نیامده ام و می خواهم بازیگر باشم. واقعیت هم همین است. چهره یک بازیگر بعد از یک مدت عادی می شود و از آن به بعد چیزهای دیگری است که بیننده را نگه می دارد. بخش عمده اش به کاریزمای آدم برمی گردد. ماندگاری در سینما چیزهای دیگری غیر از ظاهر می خواهد، وگرنه در این سال ها خیلی ها آمدند و بعد از یکی دوبار بازی بدون اینکه اتفاق خاصی برایشان بیفتد خداحافظی کردند! من با بازی در این کارها می خواستم هم به دیگران و هم در درجه اول به خودم ثابت کنم که اگر این ادعا را داری بازیگری پس بیا و برادری ات را ثابت کن.

 

گفتی ورزش می کنی؟!

زمانی که سر فیلم برداری نباشم دوست دارم ورزش کنم چون فکر می کنم بدن و بیان ابزار اصلی یک بازیگر هستند چون وظیفه منِ بازیگر است که در جواب محبت و حمایت های مردم روز به روز بهتر شوم.

 

وقتی داشتیم برای جلد عکاسی می کردیم، به نظرم رسید رابطه تو و علی برادرت خیلی گرم و صمیمی است. واقعا در خانه هم همین شکلی هستید یا بیرون که می روید با هم خوب می شوید؟ فکر نمی کنی داشتن خواهری مثل الناز شاکردوست با همه حرف و حدیث ها و شایعاتی که برای یک ستاره می سازند کمی دردسرساز باشد و آیا تا حالا باعث کدورتی بین تان شده؟
اگر آدم ها همینطوری که هستند همدیگر را بپذیرند چیزی به نام مشکل به وجود نخواهد آمد. در همه روابط؛ زن و شوهری، خواهر و برادری یا دوستی، باید همدیگر را همان طور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم. خوشبختانه من و علی هم رابطه خیلی خوبی با هم داریم. علی هم از آن ابتدا نسبت به ورود من به سینما نارضایتی خاصی نداشت و همیشه حمایتم کرده است. خدا را شکر هم تا حالا کارم برای خانواده ام اذیت و آزاری نداشته، خودم هم همیشه مراقب بودم و سعی کردم از حواشی دور باشم.

فکر می کنی دلیل اصلی حرف و حدیث و شایعه درآوردن آدم ها برای ستاره ها چیست؟

همیشه به کسانی که به شما حسودی می کنند احترام بگذارید چون اینها همان هایی هستند که از صمیم قلب ایمان دارند که شما بهتر از آنهایید.




ارسال توسط کاربر

روزهای پایانی فیلمبرداری فیلم سینمایی «آتیش بازی» در لوکیشن‌های فرودگاه مهرآباد و زندان قزل‌ حصار می‌گذرد. بخش‌هایی از فیلم در این لوکیشن‌ها  جلوی دوربین می‌رود  و تا پایان هفته فیلمبرداری فیلم به پایان خواهد رسید.

 

در روزهای پایانی میر طاهر مظلومی، امین حیایی و الناز شاکردوست جلوی دوربین خواهند رفت.

طبق برنامه ریزی انجام شده ظرف 40 روز درتهران و اطراف آن جلوی دوربین می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: قدیمی‌یا می گن طرف  این قدر شیر داغ خورده دهنشو سوزونده، موقعی که می خواد دوغ بخوره فوتش می‌کنه. حالا این شده حکایت آدمای آتیش بازی یا اینقدر تخته گاز می رن که یاتاقان می‌زنن یا این قدر احتیاط رو رعایت می‌کنن که از انورو بوم می افتن

آتیش بازی / عکس سجاد سلیمانی

در این فیلم   امین حیایی، الناز شاکردوست،سحر قریشی ،شقایق دهقان ،عزت الله مهرآوران،میرطاهر مظلومی و...  به ایفای نقش می‌پردازند

تعدادی از عواملی که در ساخت فیلم همکاری دارند، عبارتند از:

نویسنده : آرش قادری/ کارگردان: بهمن گودرزی/ تهیه کننده : مرتضی شایسته /مدیر فیلمبرداری : مرتضی غفوری/ صدابردار: بابک اردلان/ مدیر تولید: محمد شایسته / طراح صحنه و لباس: آیدین ظریف/ طراح گریم: ایمان امیدواری/ تدوین : شاهین یارمحمدی/ دستیار کارگردان و برنامه ریز: علی نوابی / منشی صحنه : بهناز تاجیک/ عکاس:  سجاد سلیمانی




ارسال توسط کاربر
فيلم مسعود كيميايي در مرحله انتخاب بازيگر
مهناز افشار و پولاد كيميايي در «كليد شكسته»
باني‌فيلم آنلاين: مهناز افشار در فیلم سینمایی «کلید شکسته» به کارگردانی مسعود کیمیایی با پولاد کیمیایی همبازی می‌شود.
پولاد کیمیایی بازیگر سینما و تلویزیون درباره فعالیت کنونی خود به سوره سینما گفت: در حال حاضر مشغول همکاری برای پیش‌تولید فیلم جدید پدرم هستم. این فیلم «کلید شکسته» نام دارد که به تازگی پروانه ساخت برای آن صادر شده است.
وی ادامه داد: در این فیلم قرار است  کاراکتری را بازی کنم که حدود ۴۰ سال سن دارد. به تازگی حضور مهناز افشار در این پروژه قطعی شده است. آقای کیمیایی طی روزهای آینده یک بازیگر مرد از بازیگران سرشناس را انتخاب خواهند کرد.
کیمیایی افزود: فعلا این فیلم را در اولویت کاری دارم و دو پیشنهاد سینمایی دیگر شده که هنوز قطعی نشده است. در صدد ساخت فیلم مستند بلندی هستم که به زودی جزئیات بیشتر درباره آن را اعلام خواهم کرد. مهناز افشار پیش از این در فیلم سینمایی «رئیس» با مسعود کیمیایی همکاری کرده و این دومین بار است که او با این کارگردان باسابقه همکاری می‌کند، همچنین این دومین همکاری پولاد کیمیایی و مهناز افشار در یک فیلم سینمایی است.



ارسال توسط کاربر
اعتراض فرجي به پایان اکران «حوض نقاشی» و «رسوايي»
 
 
غلامرضا فرجي به پايان اكران دو فیلم  «حوض نقاشی» و «رسوايي» در سينماهاي تهران اعتراض كرد .
 مدیر پخش و بازاریابی حوزه هنری درگفت‌وگو با فارس درباره پخش فیلم «حوض نقاشی» گفت: فیلم سینمایی «حوض نقاشی» 8 سالن سینما داشت در روز پنج شنبه 2.5 میلیون تومان و جمعه 2 میلیون تومان تنها در سینما آزادی فروش داشت. این فیلم می‌توانست مخاطب را به خوبی با خود همراه کند.
وی درباره تصمیم شورای صنفی به عدم ادامه اکران فیلم‌های نوروزی گفت: فیلم‌های پرفروش اکران نوروزی مانند «رسوایی» و «حوض نقاشی» ظرفیت فروش مناسب را داشت اما تصمیم شورای صنفی نمایش تنها  به نفع تهیه‌کنندگانی است که فیلم های ضعیفی دارند و نمی توانند سینما در اختیار بگیرند. فرجی در ادامه گفت: تعویض فیلم‌هایی که فروش خوبی دارند تنها به ضرر سینمادار و به خصوص  پردیس‌هایی سینمایی است اقبال مخاطب و فروش فیلم‌ها کاملا مشخص است.
وی درباره اکران فیلم در شهرستان‌ها توضیح داد: فیلم حوض نقاشی در شهرستان‌ها همچنان ادامه دارد. فیلم در تهران و شهرستان تاکنون به فروش 2 میلیارد و پانصد میلیون تومان رسیده است که با توجه به ادامه اکران آن در شهرستان ها این رقم افزایش خواهد یافت.



ارسال توسط کاربر
«چه خوبه برگشتي» از صبح فردا روي پرده سينماها مي‌آيد
اميد گيشه به اكران فيلم مهرجويي
باني‌فيلم آنلاين - ساناز قنبري: تازه‌ترين فيلم داريوش مهرجويي از فردا در گروه استقلال روي پرده مي‌رود.
«چه خوبه كه برگشتي» ساخته مهرجويي در سي‌ويكمين جشنواره فيلم فجر به نمايش در آمد و برخلاف ديگر ساخته‌هاي اين كارگردان خيلي مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت. به اين همه كارشناسان اكران اعتقاد دارند فيلم مهرجويي مي‌تواند ارتباط خوبي با مخاطب برقرار كند و تعبيري ديگر، مهرجويي فيلمش براي مردم ساخته است نه منتقدان. از سوي ديگر بايد اين نكته را هم فراموش نكرد كه بهترين آثار مهرجويي معمولاً هم مورد توجه عموم مردم قرار گرفته‌اند و هم منتقدان تحسينشان كرده‌اند.
جداي از اينها، در روزهايي كه گيشه سينماها كساد به نظر مي‌رسد فيلم تازه مهرجويي شايد بتواند به اكران جاني دوباره ببخشد.
در اكران عمومي «چه خوبه كه برگشتي» با يك تهيه‌كننده و در سينمادار گفت‌وگو كرده‌ايم.
كارنامه مهرجويي به قبل و بعد از «سنتوري» تقسيم مي‌شود
سيروس تسليمي گفت: مهرجويي بارها گفته كه اتفاقاتي كه براي «سنتوري» افتاد، باعث شد كه به طرف سينماي خاصي رود.
تهيه‌كننده «پرنده كوچك خوشبختي» به «باني فيلم» گفت: از آنجا كه «چه خوبه كه برگشتي» را نديدم، طبعاً نمي‌توانم قضاوتي راجع به آن داشته باشم، اما زمان اكران فيلم مناسب نيست چون جامعه تحت‌الشعاع مسائل انتخابات و 15-14 خرداد است. مناسبات فعلي اكران به گونه‌اي است كه فيلم‌ها براساس شانس و تصادف مي‌توانند به موفقيت در گيشه برسند يعني فيلمي كه فكر مي‌كنيم 3-2 هفته اكران مي‌شود يكدفعه 7-6 هفته به اكران مي‌رسد يا بالعكس و...
تسليمي درباره جايگاه مهرجويي در سينماي ايران بيان كرد: مهرجويي جزو فيلمسازان شاخص سينماي ايران است. منتها كارنامه كاري‌اش به دو دوره قبل و بعد از «سنتوري» تقسيم مي‌شود. همان طور كه خودش بارها گفتند اتفاقاتي كه براي «سنتوري» افتاد، باعث شد كه به طرف سينماي خاصي روند كه البته موجب تعجب علاقمندانش هم شد. اميدوارم هميشه باشند و فيلمسازي كنند. 
مهرجويي مورد اعتماد مردم است
رضا سعيدي‌پور گفت: در حال حاضر ذهن مردم به سمت انتخابات رياست‌جمهوري است و «چه خوبه كه برگشتي» نمي‌تواند انتظارات مردم را برآورده سازد.
مدير سينما آزادي ضمن بيان اين مطلب كه خيلي اميدوار نيستم كه «چه خوبه كه برگشتي» گيشه سينماها را در اين شرايط نجات دهد، بيان داشت: با توجه به اينكه اين فيلم كارگردان شاخص و بازيگران خوبي دارد، اما در حال حاضر در دوره‌اي هستيم كه ذهن مردم به سمت انتخابات رياست‌جمهوري است و اين فيلم نمي‌تواند انتظارات مردم را برآورده سازد. در اين شرايط هر فيلمي كه اكران شود با شكست مواجه مي‌گردد. مگر اينكه فيلمي مثل «گذشته» فرهادي به اكران عمومي برسد. در اين صورت مي‌توان پيش‌بيني كرد كه تحولي در گيشه ايجاد شود، اما باقي‌ فيلم‌ها چنين توانايي ندارند.
سعيدي‌پور درباره جايگاه مهرجويي در سينماي ايران خاطرنشان ساخت: مهرجويي جزو آن دسته از فيلمسازي است كه مردم به او اعتماد كامل دارند و از فيلم‌هايشان استقبال خوبي به عمل مي‌آورند. ما حتي وقتي فيلم «نارنجي‌پوش» را در سينما آزادي اكران مي‌كرديم با اينكه فيلمي داستاني هم نبود ولي مردم به احترام خود استاد مي‌آمدند و فيلم را تماشا مي‌كردند. در حقيقت ما در حد و اندازه‌اي نيستيم كه بخواهيم راجع به جايگاه ايشان صحبت كنيم. ايشان هر وقت فيلمي روي پرده داشتند، مردم از آن استقبال مي‌كردند، اما همان طور كه گفتم زمان مناسبي براي اكران فيلم‌ها نيست.
«چه خوبه كه برگشتي» رقيب مهمي روي پرده ندارد
اميرهوشنگ پاسبانيان نيز معتقد است: در كارنامه هنري مهرجويي هم فيلم مخاطب خاص داريم و هم مخاطب عام. مدير سينما استقلال در گفت‌وگو با «باني فيلم» بيان داشت: اكران عمومي «چه خوبه كه برگشتي» قطعاً مي‌تواند در فروش فيلم‌هاي روي پرده تأثيرگذار باشد.
وي در خصوص زمان اكران اين فيلم گفت: به نظرم اين زمان به نفع فيلم آقاي مهرجويي است. به اين دليل كه همه دنبال شرايط بهتري براي اكران بودند و به نوعي فيلم‌هايي كه در حال حاضر روي پرده‌اند چندان قوي نيستند. بنابراين «چه خوبه كه برگشتي» رقيب مهمي ندارد و اين به نفع‌اش است. 
پاسبانيان در ادامه افزود: مهرجويي بين فيلمسازان هم‌نسلش بيشتر علاقه به كار كردن دارد و باقي مثل (بيضايي، تقوايي و...) گزيده كارند. يعني سعي مي‌كنند چند سال يكدفعه كار كنند. مهرجويي مي‌گويد براي مردم فيلمسازي مي‌كنم و خيلي هم اهل شعار نيستم. در كارنامه هنري ايشان هم فيلم‌هاي مخاطب خاص مي‌بينيم و هم مخاطب عام.



ارسال توسط کاربر
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 53 صفحه بعد